آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

یکی از شیوه های ادامه حیات اسطوره ها، تغییر یافتن آن ها به صورت قصه و داستان، به ویژه قصه های عامیانه است؛ یکی ازاین گونه داستان ها که می توان بازتاب اساطیر و افسانه های کهن را در آن مشاهده کرد گل و نوروز خواجوی کرمانی است. در این مقاله، ژرف ساخت اساطیری این داستان با تکیه بر آیین ها و نمادهای آشناسازی (پاگشایی) بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که در ژرف ساخت این داستان می توان ردّ پای مراسم و مناسک آشناسازی را مشاهده کرد. بر اساس این پیش فرض و با تحلیل محتوای داستان، قابل تطبیق بودن این داستان با مراسم آشناسازی اثبات شده است. بسیاری از عناصر و مراحل مراسم آشناسازی از قبیل انزوا، جداسازی، مرگ و تولّد مجدّد، اشراق در پای درخت، آزمون های سخت (شکنجه)، پیر دانا (راهنما) و ... را می توان در داستان مذکور مشاهده کرد. علاوه بر این، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری نیز در متن وجود دارد که در ارتباط با مضمون اصلی (آشناسازی) هستند و بر این اساس تحلیل شده اند.

تبلیغات