پژوهش حاضر دربردارنده نگاهی معنی شناختی به مفهوم «عشق» در غزل های دو شاعر نامدار ایرانی؛ سعدی و حافظ در چارچوب نقد ادراکی است. نگارندگان در پی پاسخگویی به این هستند که تفاوت(های) نگرش سعدی و حافظ به مفهوم «عشق» در غزل هایشان چیست؟ و این تفاوت چه تبیینی در چارچوب نقد ادراکی دارد؟ دستیابی به پاسخ این پرسش ها با استناد به نظریه استعاره مفهومی و آرایه تشبیه در آثار شاعران نامبرده صورت گرفته است و به نوبه خود نگارندگان را در مسیر پاسخگویی به این پرسش ها قرار داده است که: میزان تخیل در غزل های سعدی و حافظ چه تفاوتی با هم دارند؟ نام نگاشت هایی که سعدی و حافظ برای مفهوم «عشق» در غزل های خود به کار برده اند از نظر تنوع و بار معنایی چه تفاوت(هایی) با هم دارند؟ برای یافتن پاسخ پرسش های مطرح شده، یک درصد از غزل های سعدی و یک درصد از غزل های حافظ برای یافتن استعاره ها و تشبیه ها مرتبط با مفهوم «عشق» به صورت تصادفی گردآوری شدند. یافتن استعاره ها و تشبیه ها به منظور بررسی ساخت گرایانه غزل ها صورت پذیرفته است تا امکان بررسی کلام این دو شاعر برای نقد ادراکی آثارشان فراهم شود. یافته های پژوهش حاکی از آن اند که سعدی در اشعار خود -که مخیل تر از اشعار حافظ هستند- نگاه مثبت تری را به «عشق» ارائه کرده است و در مقابل، حافظ نگاه منفی تری به این پدیده دارد. یافته های پژوهش در بخش نتیجه گیری تبیین شده اند.