حساب شویی مبین رفتاری است که طی آن مدیریت قصد دارد با افزایش هزینهها در دوره نامطلوب، ظرفیت شرایطی ایده آل را برای دوره بعد ایجاد کند تا بدین وسیله به حداکثر مطلوبیت ممکن دست یابد. این الگو زمانی اتفاق میافتد که شرکت دچار ناتوانی مالی و تجدید ساختار و زیان است و به سود پیشبینیشده دست نیافته است. هدف این پژوهش، تحلیل و بررسی شیوه بکارگیری تکنیک حساب شویی در شرایط ناتوانی مالی می باشد. داده های پژوهش با استفاده از نمونه ای شامل 144 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره 10 ساله (1386 الی 1395) به روش داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش بیانگر آن است که بین فقدان نقدینگی، شکست عملیات و ورشکستگی با حساب شویی رابطه معناداری وجود ندارد و دلیل آن، این است که شرکت ها در شرایط ناتوانی مالی توجه بهینه به استفاده از تکنیک حساب شویی نداشته اند. همچنین بین ناتوانی در ایفای تعهدات با حساب شویی رابطه معنادار و معکوس وجود دارد که نشان میدهد شرکت های مواجه با ناتوانی در ایفای تعهدات، تکنیک حساب شویی را مورد استفاده قرار دادهاند.