آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

روان شناسی دین، حوزه ای بین رشته ای میان روان شناسی و دین پژوهی، دانش جدیدی است که به تبیین و توصیف تجارب، نگرش ها و رفتارهای دینی از منظر روان شناسی می پردازد. این دانش از اواخر قرن نوزدهم هم شروع شد و در سه سنت انگلیسی، امریکایی، آلمانی و فرانسوی قوام یافت. چهره شاخص سنت امریکایی که بر تجربه گرایی و استفاده از نمونه ها و موارد عینی و توصیفات آماری مبتنی است، فیلسوف و روان شناس کارکردگرا و پراگماتیست نامی، ویلیام جیمز است که با نگاه تجربی به تحلیل روان شناختی احوال دینی می پردازد. او که معتقد به ارزیابی نهایی اندیشه یا تجربه از طریق بررسی نتیجه و میزان سودمندیان در زندگی است، بر دو معیار سازگاری با امور و اصول مفروض صحیح و همچنین احساس شهود و درونگری به عنوان اصلی ترین و اطمینان بخش ترین ابزار پژوهشی تکیه دارد. جیمز در پی بررسی دین در حدود زندگی آدمی، کنش ها و تجارب اوست و برای این منظور، اصطلاح تجربه دینی را به کار می گیرد.همچنین ویلیام جیمز معتقد است احساسات، ثابت ترین و بنیادی ترین عناصرند و دین اساساً از مقوله احساس است. در نگاه او تجربه دینی، تجربه ای است که فاعل، آن را دینی می فهمد. به این معنا که، دین احساسات، اعمال و تجارب اشخاص در تنهایی خود است در مقابل هر آنچه که آن را مقدّس می دانند.در این راستا،جهت شناخت بیشتر دیدگاه های جیمز در خصوص دین مقاله حاضر در صدد بررسی رابطه دین وارامش روان درپرتومکتب فکری ویلیام جیمز می باشد.

تبلیغات