با انجام این پژوهش در صدد بر آمدم با مرور همگرایی در رسانه های سنتی و نوین و با شناخت این همگرایی، بسترها و زیرساخت های مختلف انتقال ضرورت آموزش و توسعه راهبران در بسترهای جدید سرمایه انسانی مناسب برای مدیریت، روندهایی را بازگو نمایم. روش تحقیق، توصیفی از نوع زمینه ای است. عمده ترین نتایج بدست آمده ،ضروری بودن انجام موارد ذیل است:
ایفای نقش در روابط بین الملل و ایجاد قدرت با توجه به شکسته شدن مرزهای فرهنگی
تامین و توسعه سرمایه انسانی متناسب و کارآمد
توجه به شرکت های کوچک و حتی افراد، به عنوان رقبای دارای اهمیت با عنایت به اینکه تفکیک بین ارتباطات جمعی[1] عمومی و خصوصی امکان پذیر نیست.
جایگزینی کلیه سیستم های تولید، پخش و انتقال آنالوگ به دیجیتال
سیاست گذاری سریع و روشن با اتکال به آینده نگاری
بازتعریف نقش رسانه ی ملی با توجه به شرایط جدید
تدوین فازهای جدیدی از افق رسانه
باز تعریف فرآیندهای سازمانی درجهت پاسخگویی به سرعت تغییر در فناوری
تبدیل سازمان به سازمان یادگیرنده
<br clear="all" />
[1] Mass Communication