در این مقاله معنای بدن در پدیدارشناسی ادراک مرلوپونتی مورد بحث قرار می گیرد. در ابتدای مقاله دو مسئلۀ تفسیری چالش برانگیز در این مورد، یعنی مسئلۀ تمایز تصویر بدنی از شاکلۀ بدنی و مسئلۀ بدن به مثابه ابژه-سوژه مورد ارزیابی قرار می گیرد. سپس ساختار تفسیریِ پیشنهادیِ این مقاله از معنای بدن در نظر مرلوپونتی به بحث گذاشته می شود. این ساختار در دو وجه سلبی و ایجابی و در چهار تراز معرفت شناسانه، هستی شناسانه، مکانی و زمانی ارائه می گردد. در وجه سلبی نشان داده می شود که بدن در هیچ یک از چهار تراز ابژه نیست؛ بلکه در تراز معرفت شناسانه نظرگاه ما به سوی ابژه ها، در تراز هستی شناسانه جاندار قصدمند به سوی مطابقت با محیط، در تراز مکانی افقِ مکانیِ بودنِ ما و در تراز زمانی افق زمانی بودن ما است. همچنین در لابلای ارائۀ معانی ایجابی به دو مسئلۀ تفسیری چالش برانگیز نیز پاسخ داده می شود.