گرچه ظهور پیرنگ های مبتنی بر تکرار به دهه پنجاه در سینما باز می گردد، اما نامی که امروزه با آن شناخته می شوند در دهه اول قرن حاضر توسط دیوید بردول پیشنهاد شده است: «پیرنگ انشعابی»، «دیوید بردول» روایتی را که در آن یک شخصیت در موقعیتی واحد دست به انتخاب های مختلف زده و با سرنوشت های متفاوتی روبه رو می شود و روایت، نتایج حاصله از آن «انتخاب» را به نمایش می گذارد پیرنگ «انشعابی» می نامد. این نوع از پلات انواع و اشکال گوناگونی را دارا است. این مقاله تلاش می کند تا با بهره گیری از روش «تحلیل روایت»، ضمن معرفی انواع پیرنگ های انشعابی و خصوصیات هر یک، نشان دهد که چنین پیرنگی نیز در قرآن وجود دارد گرچه پیرنگ انشعابی بکار رفته در قرآن کارکردی متفاوت از قرینه سینمایی خود یافته است. اگر در سینما این پیرنگ بکار گرفته می شود تا نشان دهد که شخصیت اصلی با چه امکانات و احتمالاتی روبه رو است در قرآن این پیرنگ جنبه ها، ابعاد و ساحت های مختلف یک موضوع و شخصیت را به تصویر می کشد.