آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

پل سزان از نقاشان فرانسوی قرن نوزدهم در آفرینش آثار نقاشی خود دیدگاه تازه ای را مطرح کرده و بازنمایی به روش سنتی در هنر را مورد نقد قرار داده است. این مقاله در نظر دارد حضور ذهن و ذهنیت را در آثار نقاشی سزان بررسی نماید. بدین منظور و به جهت تعیین چارچوبی منظم در این پژوهش، این بررسی بر مبنای مفهوم"ذهنیت" در اندیشه"کانت" (از فلاسفه بزرگ) انجام می پذیرد و سپس بر این مبنا، نظم عقلانی آثار سزان در بازنمایی ذهنیت وی از طبیعت مورد تحلیل قرار می گیرد. فرضیه این پژوهش بدین شرح است: بر پایه نگرش"کانت" به نظر می رسد در رابطه با "فاهمه" و"ذهنیت" در حوزه فلسفه، می توان نقش بنیادین ذهنیت در تحول آثار نقاشی سزان را به عنوان بنیان گذار هنر مدرن توجیه نمود. نتایج حاصل این پژوهش مشخص کرد که سزان به عنوان یکی از هنرمندان تأثیرگذار در هنر مدرن، همانند جستجوهای فلسفی کانت در مقابل تحمیل مطلق واقعیت بیرونی، نمایان گر ذهنیتی است که مرکز توجه آن«من اندیشمند» است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استناد به منابع کتابخانه ای داده های آن تحلیل  شده است.

تبلیغات