حکمرانی خوب الگویی تازه در ادبیات توسعه که از تعامل سه بخش خصوصی، جامعه مدنی و دولت شکل می گیرد. در واقع جامعه مدنی پایدار و دولت شهروند مدار زمینه ساز دستیابی به توسعه پایدار و حکمرانی خوب است. هدف اصلی در این پژوهش«مطالعه و بررسی نقش احزاب سیاسی در شکل گیری حکمرانی خوب در ایران» می باشد. مطالعه و بررسی موضوع به صورت مطالعه ومصاحبه با صاحب نظران و فعالان سیاسی حزبی واساتید دانشگاه با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند و بهره یابی از روش نظریه بنیادی صورت گرفته است. پایایی و اعتبار پژوهش به صورت قابلیت تأیید یا تأییدپذیری به شکل پرهیز از سوگیری پژوهشگر، قابلیت اعتبار یا باور پذیری و اعتماد مصاحبه شوندگان به داده های استخراج شده و اطمینان پذیری در قالب رفت و برگشت داده ها با مصاحبه شوندگان، مشورت با صاحب نظران به دست آمد. داده های پژوهش که در فرآیند بهره یابی از روش نظریه بنیادی به دست آمده است نشان می دهد که «تمامیت خواهی نظام سیاسی، فرهنگ سیاسی، آگاهی بخشی احزاب سیاسی به صورت مقولات شرایطی، تعاملی پیامدی بوده است. بر مبنای یافته های پژوهش حاضر؛ عمده ترین مشکل و مانع دستیابی به حکمرانی خوب در ایران می باشد؛ از جانب نظام های سیاسی ایجاد شده است. نظام های سیاسی چه پیش و چه پس از انقلاب همواره، توزیع قدرت را تهدید قلمداد کرده و آزادی فعالیت احزاب و تشکل های مدنی را محدود کرده اند. عزیمت به سوی توسعه پایدار و رعایت حقوق شهروند مداری و قانون مداری، زمینه ساز بنیادین دستیابی به حکمرانی خوب در ایران می باشد. واژگان کلیدی: حکمرانی خوب، احزاب سیاسی، جامعه مدنی، فرهنگ سیاسی، دولت مدرن.