آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری باید شرایطی فراهم شود تا امکان بسترسازی توسعه ی پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر می توان به برقراری عدالت اجتماعی، طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسؤولیت پذیری، تقویت بنیان های اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی و ایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری اشاره کرد .هدف این مطالعه، تحلیل جامعه شناختی پیامدهای فرهنگی توسعه ی شهرهای متوسط در ایران طی ده سال گذشته و مطالعه ی موردی مرند است که طی سالهای 96 و 97 مورد پژوهش واقع شده است. جامعه آماری این پژوهش افراد بالای 15 سال ساکن شهر مرند در طی سالهای 96-97  بودند. روش نمونه گیری، نمونه گیری مختلط یعنی طبقاتی و خوشه ای چندمرحله ای بود. در مجموع، 2600 پرسش نامه تکمیل شد که برای تمامی مقاصد آماری کفایت می کرد. در این تحقیق بر روی شاخص های نیازهای ساکنان تحلیل عاملی در هشت عامل انجام شد. آزمون بارتلت با معیار کایزر معادل 840/0 و معنادار بود؛ این امر حاکی از اعتبار این آزمون است. تحلیل عاملی انجام شده کاملاً با شاخص بندی محقق با توجه به مطالعات اسنادی هماهنگ بود که نتایج آن آورده می شود. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد در سطح نیازهای کالبدی و اجتماعی در شهر ، در مجموع، نیازهای زیر برای ساکنان دارای اولویت بوده اند: نیاز به تعاملات اجتماعی ساکنان با یکدیگر و نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، به ترتیب با متوسط رتبه 34/7 و 18/7 در صدر قرار داشته اند و نیاز به امنیت و احساس تعلق به شهر به ترتیب با متوسط رتبه 26/4 و 74/2 در رتبه های آخر بوده اند. بقیه نیازها در سطح بینابینی قرار گرفته اند.در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است.

تبلیغات