«شاید در جهان هیچ متنی چون دیوانِ حافظ نباشد که پدیدآورنده، خود این همه تغییر و تبدیل در آن روا داشته باشد». در واقع «عمده اختلاف ها و نسخه بدل ها، کارِ خودِ شاعر است که شعر را گام به گام به سویِ کمالِ لفظی و معنوی پیش برده است». اگر بخواهیم میانِ وجوهِ شاعرانگیِ حافظ یعنی «کم گویی»، «مثل گونگی»، «گسسته نمایی» و نیز «همسانی»هایِ شعر او با پیشینیان و هم روزگارانش، پیوندی معنادار برقرار کنیم، این فرضیه که حافظ «مطالعه مکرری در سخنانِ استوارِ دیگران» داشته است، قوت می گیرد. برآیندِ کلیِ این موارد و نیز اشاراتِ جامعِ دیوانِ او، نشانگرِ متن پژوهیِ مادام العمرِ حافظ است. گاه، نسخه بدل هایِ شعرِ او به همان سان در متونِ ادبیِ گذشته وجود دارد و گاه، اختلافِ نسخه ها ناشی از منابعِ مختلفِ علمی ای است که حافظ بدان ها مراجعه و در آن ها اندیشیده است؛ گو این که ممکن است یکی از عواملِ ایجادِ این دگرسانی ها، همین متن پژوهی هایِ حافظ باشد. جستجو در «متونِ پنهانِ» شعرِ حافظ، فهمِ مستندترِ ذهن و زبان و تصحیحِ علمی ترِ شعرِ او را ممکن می سازد. تاکنون نسخه ایاصوفیه مورخ 813 هق و نسخه خلخالی مورخ 827 هق به عنوان دو نسخه سرگروه و اساس، در تصحیحاتِ معتبرِ دیوانِ حافظ مورد توجهِ خاص بوده اند و عمده اختلاف نظر در بابِ ضبطِ برتر، با محوریتِ این دو نسخه شکل گرفته است. با شناسایی و چاپِ عکسیِ نسخه موّرخِ 801 هق که در حالِ حاضر، کهن ترین نسخه شناخته شده کاملِ دیوانِ حافظ است، ضروری است ضبط های این نسخه در قیاس با روایتِ نسخه هایِ موجود، موردِ بررسیِ انتقادی قرار گیرند