مقارن سده دوازدهم قمری/هیجدهم میلادی، در تلاقی دو امپراتوری عثمانی و ایران، حکومت های محلی بابان و اردلان قرار گرفته بودند. برخلاف وابستگی سیاسی بنی اردلان به دولت مرکزی ایران، حکمرانان بابان مطیع امپراتوری عثمانی بودند. این دو حکومت محلی به واﺳﻄه قرب هم جواری و ریشه های قومی و مذهبی و عقیدتی، وجه های مشترکی داشتند. با وجود این پیوستگی ها، آنها در نقش نمایندگان دولت مرکزی، در مرزهای غربی با هم رقابت می کردند. بخشی از این رقابت ها اختلافات ارضی و سیاسی آنها بود. حکام بابان و اردلان در دوره های حاکمیت سیاسی شان، برای دستیابی به اهداف خود، همواره با هم کشمکش هایی داشتند و بارها قلمرو یکدیگر را آماج تهاجم می کردند. در این پژوهش، با هدف بررسی تحرک های سیاسی و نظامی حکام بابان در کردستان ایران، به شیوه توصیفی تحلیلی، پیامدهای این اقدامات تبیین شده است؛ همچنین درباره چگونگی عملکرد حکومت مرکزی ایران در برابر حوادث پیش آمده توضیح داده شده است. یاﻓﺘه پژوهش نشان می دهد روابط بین دو خاندان بابان و اردلان، همیشه در حمایت از منافع حکومت مرکزی و متبوع خود نبوده و گاه اختلافات داخلی خود حکام محلی و نیز اختلافات آنان با مرکز، بر روابط این دو خاندان تأثیر گذاشته است؛ همچنین پیرو سیاست های خارجی، دولت های مرکزی در امور آنها دخالت می کردند.