آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

کانت در فلسفه نقادی، تلقی متفاوتی از مفهوم جوهر ارائه داده است. به عقیده وی، این مفهوم در تلقی های مابعدالطبیعی فیلسوفان پیشین، به عنوان مفهومِ همواره موضوع، تحلیل و تعریف شده است، حال آنکه این تلقی، هیچ گونه معرفت محصلی در باب جوهرهای طبیعی اعیان ارائه نمی دهد. در مقابل، کانت با طرح شاکله مقوله جوهر و لحاظ اصلی ویژه برای آن، مفهومی استعلایی از این مقوله ارائه کرده است. بنابراین تلقی، مفهوم جوهر همواره در نسبت با زمان و به عنوان یکی از مقوّم های پیشینی ذهن مورد استفاده قرار می گیرد. ساختن تجربه، اتصال ضروری کیفیات در عین، حفظ هویت عین در طول زمان، یکنواختی طبیعت، حصول تصور کلی و متعین زمان و خدمت به دو اصل علیت و مشارکت، از جمله عملکردهایی است که مفهوم جوهر و اصل ثبات جوهر در رویکرد استعلایی ذهن ایفا می کند. در این نوشتار تلاش شده است این عمکردها تبیین و به منظور نشان دادن تأثیر ابتکارات کانت بر جریان های فلسفی معاصر، با برخی از دیدگاه های معاصر در فلسفه تحلیلی مقایسه شود.

تبلیغات