پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل علی اهمال کاری معلمان بر اساس سکوت سازمانی با میانجی گری بی تفاوتی سازمانی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را معلمان اداره آموزش و پرورش شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1396-1397 با حجم 459 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 207 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اهمال کاری سازمانی (SOP) (با پایایی 87/0 = α)، سکوت سازمانی (OSQ) (با پایایی 84/0 = α) و پرسشنامه ی بی تفاوتی سازمانی (OIQ) (با پایایی 78/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss.v. 22 و Lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (99/۲= ،x2/df، 92/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 064/0= RMSEA) و مؤلفه سکوت سازمانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه بی تفاوتی سازمانی بر اهمال کاری سازمانی تاثیر معنی دار دارد (05/0>p). جهت پاسخ گویی هرچه بیشتر سازمان آموزش و پرورش به نیازهای معلمان و رفع چالش های توسعه سازمان، پیشنهاد می شود تلاش در جهت بهبود توانمندی های معلمان و چاره جویی رفع سکوت و بی تفاوتی سازمانی آنان، به عنوان یک الویت جدی در دستور کار قرار گیرد.