ما در اقیانوسی از امور اعتباری زندگی می کنیم؛ امور خاصی مانند پول، بانک، تورم، سنت های اجتماعی، دانشگاه، رئیس جمهور و قوانین که از واقعیت های عینی و فیزیکی نیستند و ویژگی های فیزیکی ندارند. تلقی عمومی از این واقعیت ها آن است که انسان ها این امور را ایجاد می کنند، اما پرسش مهمی که در این باب مطرح می شود، این است که چرا موجودی مثل انسان، دست به ایجاد چنین اموری می زند؟ آیا انسان نمی تواند بدون اعتبار این امور، به اهداف خود برسد؟ این مسئله در اندیشه هر دو متفکر صاحب مکتب در حوزه امور اعتباری، یعنی علامه طباطبائی و جان سرل مطرح می شود که چرا انسان ها در زندگی خود اموری همچون پول، ازدواج، ملکیت، بانک و سازمان را ایجاد یا ابداع کرده اند و جایگاه این امور در فرایند تحقق عمل انسانی چیست؟ در این نوشتار، برای پاسخ به این پرسش، ابتدا اندیشه علامه و سرل در این زمینه بررسی، و سپس چهار تحلیل نو از چرایی و ضرورت صدور اعتبار بیان می شود.