آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

اخلاق ازجمله واژگانی است که در حوزه معرفت بشری دامنه وسیعی دارد و اندیشمندان معانی و تعاریف مختلفی برای آن ارائه داده اند. از آنجا که اخلاق و مصادیق آن مفاهیمی انتزاعی اند، ذهن انسان برای درک و گفتگو دربار ه آن ها از روش های مختلفی بهره می برد. یکی از نظریه های مهمی که می تواند این موضوع را تبیین کند، نظریه «معاصر استعاره» است. لیکاف و جانسون (2003) معتقدند که استعاره، امری ذهنی است که انسان برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی از آن بهره می برد. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به این پرسش هاست که فردوسی برای بیان مفاهیم اخلاقی در شاهنامه از چه استعاره هایی استفاده کرده و از چه حوزه های مبدایی برای توصیف مفاهیم انتزاعی اخلاق بهره برده است. به این منظور، 3800 بیت از شاهنامه فردوسی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. داده های تحقیق نشان می دهد فردوسی از حوزه های مبدأ انسان، شیء، ساختمان، روشنایی و تاریکی، جهت های بالا و پایین، لباس، آب، سفر و شغل برای عینی تر کردن مفاهیم اخلاقی در شاهنامه استفاده کرده است.

تبلیغات