آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

کنش سیاسی و انقلاب، یکی از مضمون های اصلی و مشترک در دو رمان صد سال تنهایی نوشته ی گابریل گارسیا مارکز و طوبا و معنای شب نوشته ی شهرنوش پارسی پور است. نوشتار حاضر می کوشد تا به درک و تبیین کنش سیاسی در این دو اثر بپردازد و برای فهم این معنا دیدگاه های متفکرانی چون رورتی و نیچه را مورد مداقه قرار می دهد. رورتی برای تمایز امر خصوصی از امر عمومی از استعاره ی قلم مو و اهرم استفاده می برد. در شیوه ی تفکر و زیست "قلم مو"، به امر خصوصی و خودآفرینی فردی اهتمام می شود. اما در افق فکری "اهرم"، توجه به امر عمومی، همبستگی اجتماعی و عدالت از بیشترین اهمیت برخوردار است. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان داده شود که شخصیت های هر دو رمان اگرچه به سمت کنش سیاسی تمایل پیدا می کنند، ولی در حقیقت برآنند تا از رهگذر این کنش سیاسی، در طرحی نو که برای حیات خویش در می افکنند، به خود آفرینی فردی رسیده و از احساس شکست، تنهایی و اندوه رهایی یابند. این مقاله می کوشد تا نشان دهد این افراد با شیوه ی تفکر قلم مویی به سوی شیوه ی اهرمی حرکت می کنند، اما در نهایت در این طرح با شکست مواجه می شوند؛ چراکه عزیمتگاه این افراد به سوی امر اجتماعی و کنش سیاسی، همین حس تنهایی و اندوه است. به عبارت دیگر آنها تصور روشنی از امر سیاسی ندارند و برای رهایی از رنج درون خواهان انقلابی تام و تمام در جهان بیرون هستند.

تبلیغات