آنچه در این مقاله مطرح است، مقایسه نظریه خواجه نصیرالدین طوسی و شهاب الدین یحیی سهروردی در مسأله علم خداوند به ماسوی، و بررسی تأثیری است که شیخ اشراق در این مسأله بر نصیرالدین طوسی، به عنوان حکیمی مشائی، گذاشته و به عقیده نگارنده باعث شده است که این حکیم مشائی در این بحث، نه در طراز یک متکلّم، و نه در چهره یک فیلسوف مشّائی، بلکه در قامت «حکیمی اشراقی» ظاهر شود و برخلاف نظر فیلسوفان مشّائی، صریحاً قائل به «علم حضوری خداوند» به ماعدی شود. بر این اساس، در مقاله حاضر، نخست، نقدهای خواجه بر مشی حکمای مشّائی در مسأله علم و نیز نظریّه اختصاصی او در این باب بازگو، و سپس میان آن ها از یک سوی، و انتقادات شیخ اشراق بر دیدگاه فلاسفه مشّائی و نظر مختار سهروردی در این بحث از سوی دیگر، به نحو متناظر مقایسه خواهد شد تا در پرتو آن، میزان تأثیرپذیری خواجه نصیر از شیخ اشراق در هر یک از دو بخش یادشده به طور جداگانه و مقدار تطابق عبارات و انطباق مفاد دلایل خواجه بر تعابیر و ادلّه شیخ روشن شود.