آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۹

چکیده

از زمان وقوع چرخش زبانى در فلسفه غرب، زبان به یکى از موضوعات محورى در مطالعات و پژوهش هاى فلسفى بدل شد. دیدگاهى که زبان را صرفا ابزارى براى بیان مقصود مى دانست، جاى خود را به دیدگاهى داد که بر اساس آن، زبان نه صرفا ابزارى براى انتقال اندیشه، بلکه قوام بخش خود اندیشه، یعنى فهم ما از واقعیت ها، و بلکه قوام بخش هستى واقعیت هاست. جامعه به عنوان یکى از مهم ترین موضوعات ارتباط میان زبان و جهان، همواره در میان فیلسوفان مطرح بوده و هستى آن وابسته و متقوم به زبان دانسته شده است؛ اما آنچه کمتر انجام شده، تحلیل دقیق نقش زبان در شکل گیرى جامعه و چگونگى تقوم واقعیت هاى اجتماعى به زبان از منظر فلسفى است. جان سرل، فیلسوف تحلیلى ذهن و زبان معاصر، برجسته ترین و یا دست کم یکى از برجسته ترین فیلسوفانى است که به این مطلب مهم پرداخته است. در آثار سرل دست کم دو تقریر براى این مطلب مى توان یافت. هدف اصلى مقاله حاضر، تبیین و بررسى این دو تقریر است.

تبلیغات