آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

فعالیت معماران در دوره پهلوی به سه دسته معماران سنتی، معماران تحصیل کرده در غرب و معماران خارجی تقسیم می شود. این پژوهش سعی دارد با تمرکز روی دسته سوم، یعنی معماران خارجی، به نحوه نگرش و تأثیرات آن بر بناهای آموزشی از منظر زمینه گرایی بپردازد. لذا مدرسه البرز تهران و ایرانشهر یزد به عنوان دو نمونه از آثار این معماران بررسی شده است. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی و مطالعه موردی است که با تحلیل نمونه ها همراه است. نتایج تحقیق نشان می دهد هر دو نمونه از منظر شباهت های سبکی و ظاهری به مواردی همچون استفاده از مصالح، تزیینات و اشارات تاریخی توجه داشته اند؛ اما بخش عمده ای از نظام ارزش ها که زیرساخت زمینه های فرهنگی اجتماعی و عملکردی بناهای آموزشی را تشکیل می دهند و نقش مهمی در شیوه ها و اهداف آموزشی دارند، نادیده گرفته شده است. این بی توجهی در خصوص مدرسه البرز بیشتر مشهود است؛ زیرا با توجه به قرارگیری آن در پایتخت، تحت تأثیر نظام های حکومتی و همچنین ناسیونالیسم تجددگرا قرار گرفته است که به نوعی تحت نفوذ اندیشه های غرب است. اما مدرسه ایرانشهر علاوه بر شباهت های ظاهری به معماری ایرانی، تلاش کرده است تا شیوه های آموزش ایرانی و به کارگیری فضای باز را نیز در نظر بگیرد.

تبلیغات