یکی از مباحث الهیات، بحث کلام حق تعالی و متکلم بودن خداوند است. این مسیله با روش حکمت متعالیه صدرالمتألهین، تحت عنوان بحث کلام و کتاب در کتب مختلف صدرالمتألهین آمده است. وی با دیدگاهی وجودشناختی و با ذهن انتزاعی و تجریدی خود و با مدد آیات و روایات به بررسی کلام و کتاب الهی پرداخته و از مبانی فلسفی خود در تبیین مسیله بهره جسته است. صدرالمتألهین نگاهی معرفت شناسانه به هستی دارد و اصولاً میان هستی و هدایت های الهی جدایی نمی بیند. عالم و مراتب آن از نظر او، سراسر دلالت و به مثابه الفاظ انباشته از معنایند و براین اساس هر مرتبه از هستی از حیثی کلام است و از حیث دیگر کتاب؛ اما اینها نه شعر و تخیل است و نه صرف شهود عرفانی، و هنر صدرالمتألهین در همین جاست که با رویکرد وجودشناختی، به تبیین فلسفی حکمی این ساحت از هستی پرداخته است که می توان برای آن قواعدی تنظیم کرد. در این مقاله، این قواعد استخراج و تبیین می شود.