منظومه های غنایی بخشی از ادبیات فارسی هستند که به روایت داستان می پردازند به همین جهت زبان توصیفی در آن ها کاربرد زیادی دارد. زبان منظومه های غنایی در دوره های مختلف یکسان نبوده و بر اساس اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دگرگونی هایی در آن ایجاد شده است. در این پژوهش به مقوله دو گونه زبان، شامل زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری، پرداخته ایم. به این منظور 9 منظومه غنایی از ابتدا تا انتهای دوره تیموریان انتخاب شده و با گزینش ابیاتی تصادفی از بخش های مختلف آن ها، زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری بررسی شده است. این منظومه ها به طورکلی به دو گروه اول و دوم تقسیم شده اند. در گروه اول سه منظومه ویس و رامین ، ورقه و گلشاه و شیرین و خسرو دهلوی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها بیشتر مبتنی بر تشبیه بوده و دارای جملاتی کوتاه تر و زبانی ساده ترند. در گروه دوم شش منظومه لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نظامی، همای و همایون خواجوی کرمانی، لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا ی جامی و مهر و مشتری عصار تبریزی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها زبان توصیفی استعاری داشته و دارای تتابع اضافات و جملات طولانی تری نسبت به گروه اول اند.