زمان به عنوان یک پدیده، از دغدغه های همیشگی ذهن بشر بوده است. در همه جنبه های حیات بشری، نمودی از زمان را می توان مشاهده کرد؛ از جمله در حماسه ها جلوه های متنوعی از زمان قابل مشاهده است. حماسه هایی چون شاهنامه به دلیل دربرداشتن ابعاد مختلف از جمله ابعاد اسطوره ای، تاریخی، طبیعی و فلسفی نمودگاه جلوه های مختلفی از زمان است. مطالعه مفهوم زمان در شاهنامه به عنوان اثری که مشحون از تاریخ و باورهای متنوع ملت متمدن و باسابقه ایران است، می تواند بخشی از روند باوری و تحولات و تنوع مفهوم زمان را نشان دهد. از جمله نکات قابل تأمل درباره مفهوم زمان در شاهنامه فردوسی، کاربرد فراوان آن با واژه مکان است که اگر این هم بافتی را اتفاقی ندانیم و قصد توجیه آن را با آرایه های ادبی نداشته باشیم، می تواند پرسش های اساسی و مهمی را برانگیزد. برای یافتن این دلایل هم بافتی زمان با مکان در شاهنامه، ابتدا به روش تحلیل متن، انواع زمان در شاهنامه مورد تأمل قرار گرفته و پس از بررسی های دقیق مشاهده می شود که زمان در شاهنامه به چهار نوع «نجومی، اسطوره ای، فلسفی و تاریخی» تقسیم گردیده و در نهایت با روش تحلیل بافت مشخص می شود که زمان در مفهوم فلسفی خویش با مکان دارای مفهومی مشترک و یگانه است که همین امر سبب هم بافتی این دو واژه شده است.