جهان اسلام در دهه های اخیر، دستخوش حوادثی از درون (وقوع جنبش ها و غیره) و از بیرون (یکجانبه گرایی امریکایی و غیره) بوده و نیز، جهانی شدن، متفاوت از گذشته و از غرب مسیحی به سوی اسلام سیاسی جریان یافته و تأثیراتی، بر جای نهاده! چنین تأثیراتی تاکنون و از دریچه روش تحلیل گفتمان، بررسی نشده است! پرسش این است که "گفتمان اسلام سیاسی در مواجهه و مفاهمه با جهانی شدن در شمال افریقا به مثابه یکی از حوزه های معرفتی تأثیرگذار در جهان تسنن، چگونه صورت بندی شده است؟ گمانه آن است که صورت بندی جدیدی در گفتمان اسلام سیاسی این حوزه شکل گرفته به گونه ای که در آن، نشانه ها و دال هایی ظاهر شده که در ضدیت و غیریت با اسلام سیاسی، مفصل بندی می شود (پسااسلام سیاسی). غرض، دستیابی به علل اصلی این تغییر، در دو شخصیت قرضاوی و غنوشی و دو حزب اخوان المسلمین و النهضه است. دستیابی به این هدف که با مطالعه مجموعه وسیعی از داده های زبانی و غیر زبانی از جمله گزارش ها، حوادث تاریخی و مصاحبه های نمایندگان اسلام سیاسی دو کشور به روش تحلیل گفتمان دنبال شده،صورت بندی پسااسلام سیاسی در منازعه و مراوده جهانی شدن و اسلام سیاسی، در نظر و عمل را نشان می دهد.