بی شک امروزه بالندگی علوم مختلف در پیدایش دانش های نوین مدیون افرادی هستند که بدون تعصب و با استفاده از علوم درون و بین رشته ای در یک فرآیند منطقی و با استفاده از برهان های نوین علمی و بدون نگرانی از شرایط و جو حاکم بر جامعه علمی، به مسایل پیش رو می نگرند. علم اقتصاد و عالمان این علم نیز از این امر مستثنی نیستند. با توجه به شرایط امروز جهان، دیگر زمان آن رسیده که عالمان اقتصاد اسلامی، با اعتقاد خردمندانه بر دانش الهی خود برای جواب دادن به بسیاری از سوالات پیش روی اقتصاددانان در دنیا پیش قدم شوند و هیچ هراسی در این جهاد بزرگ به دل راه ندهند. تلاش و مطالعه پیش رو رشحه ای از دریای ژرف و عمیق مبانی اقتصاد اسلامی است که سعی می کند، با تکمیل فروض و ارایه راهکار اسلامی، وجود تعادل رقابتی را به شرط وجود تعادل جبرانی از فضای نظری به سوی عالم واقعیت سوق دهد. به عبارت دقیق تر با فرض وجود تعادل جبرانی، از طریق انتقال بخشی از ذخایر دارایی و مازاد درآمد تحت عنوان خمس و زکات و نه هرگونه پرداختی دیگری(این دو نوع پرداختی دارای قواعدی است که با تئوری سازگاری دارد) به افراد با درآمد منفی و یا دچار ورشکستگی، تعادل رقابتی در چارچوب یک اقتصاد اسلامی امکان پذیر شود و هیچگاه نقض نشود.