نوشتار حاضر درصدد نشان دادن عوامل پایداری جامعه در نهج البلاغه است. برای این کار افزون بر تدقیق مسائل جامعه شناسان کلاسیک و انطباق این مسائل با مؤلفه های تعریف سازمان اجتماعی، از روش تحلیل متن و تکنیک کدگذاری های پی درپی، استفاده شد تا عوامل پایداری جامعه در نهج البلاغه ، استخراج شود. مهم ترین یافته های پژوهش حاضر به این شرح اند: نخست اینکه توجه به مسئله جامعه شناسان کلاسیک (کنت : استمرار تعامل، وبر: تعامل از حیث معنای آن، دورکیم: احساس پیوستگی ، اسپنسر: پیدایش و رشد تمایزهای اجتماعی، به ویژه تمایز در موقعیت ها و نقش ها، مارکس : تمایز در پایگاه اجتماعی ) مشخص می سازد که مسائل آنان ابعاد گوناگون سازمان اجتماعی بوده است؛ در ثانی مرور دقیق و روشمندانه نهج البلاغه نشان می دهد، جمع بندی ویژگی های جوامع قابل دوام و موفق و مقایسه با ویژگی های جوامع دچار انحطاط در کلام علی(ع) در تناسب با این ابعاد بر سه امر محوری موجب دوام و موفقیت جوامع می شود: 1. توحید و یکتاپرستی؛ 2. الفت و همبستگی زیاد و فراگیر؛ 3. عدالت توزیعی و کیفری. الفت و همبستگی عنصر مقوّم در هر گروه و سازمان اجتماعی است و عدالت بهترین شکل تنظیم تمایزهاست که توافق بر تمایزات را پسندیده و قابل دوام می سازد و می توان گفت که محکمات آراء جامعه شناسی، مؤید نظریه مستخرج از نهج البلاغه است.