آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

اسلام متضمن یک آیین اجتماعی است و زندگی اجتماعی بدون نظم و قانون معتبری که حقوق و تکالیف اعضاء را در هر زمینه مشخص کند ممکن نیست و در نبود قانون و وجود هرج و مرج، جامعه ای شکل نمی گیرد. با توجه به اینکه در هر جامعه، نظم و قانون، فلسفه خاص و مبانی ویژه خود را دارد، سوال این است که در جامعه اسلامی، نظم و قانون، فلسفه اش چیست و از کدام چشمه می جوشد؟ پاسخ مفروض به سوال فوق این است که عمیق ترین بنیاد نظم و سرچشمه اصلی احکام اجتماعی و حقوق و تکالیف متقابل اعضاء جامعه، ولایت های متقابل به مفهوم عام است که از یک سو، هدایت افراد و عرضه احکام اجتماعی فطری از طریق وحی را در پی دارد و از سوی دیگر، ایمان و فرمانبری مردم از خداوند و در پی آن، نظم و وحدت و امنیت و عدالت و دیگر اهداف اجتماعی را به ثمر می نشاند و صحنه زندگی خدا باوران را سرسبز می کند. ولایتهای متقابل از اقسام عمده ولایت است که نخست از خدا آغاز می شود و سراسر خلق خدا را فرا می گیرد که نشانه های اقتدار و عنایت و رحمت او در همه جا چشمگیر هستند و بازتاب آنها در جان انسان عاقل (که در آیات آفاقی و انفسی سیر می کند) خداشناسی، خدادوستی و خداپرستی و در یک کلمه ایمان و ولایت متقابل مردم فرمانبردار و پرهیزکار نسبت به خداوند است که فرمود: «إن اولیائه إلاالمتقون» و نعمت های والاتر الهی را برای ایشان در پی خواهد داشت که ثمره ولایت ویژه و متقابل الهی نسبت به مومنان و پرهیزکاران است که فرمود: ... «والله ولی المومنین» یا «والله ولی المتقین». هدف ما در این مقاله آن است که سوال بالا را تبیین، مفاهیم مربوط را تحلیل و پاسخ مفروض را به طور مستدل ارائه کنیم.[حسین1] [حسین1]در این چکیده نیز، هیچ اسمی از روش تحقیق برده نشده است. نویسندگان مقاله این اشکال را برطرف کنند.

متن

تبلیغات