چکیده

یکی از چالشهای مطالعات جدید، چالش اصطلاحات می باشد. از یک سو اصطلاحات در علوم مختلف دلالتهای متفاوتی دارند و از سوی دیگر نویسندگان یک اصطلاح خاص را با دلالتهای متفاوتی به کار می برند. بنابراین این تعدد اصطلاحات حاصل مسائل متعددی است. گاهی نویسندگان و مترجمان علیرغم وجود اصطلاحات رایج به وضع اصطلاحات جدید می پردازند، و گاهی نیز بدون توجه به ظرافتهای معنایی هر اصطلاح، آن را در مقوله دیگری به کار می برند. یکی از این موارد اصطلاح «السیاق» می باشد. این اصطلاح در مطالعات زبانی قدیم عربی دلالتهایی متفاوت از کارکرد آن در مطالعات جدید دارد. در مطالعات قدیم در نزد نویسندگان مختلف صرفا برای بافت زبانی به کار رفته است. اما اصطلاحات دیگری همچون الحال، الحال المشاهدة، مقام وسیاق القصة نزد زباشناسان قدیم برای بافت غیر زبانی رایج بوده است. اما در مطالعات جدید اصطلاح سیاق به سه معنای بافت زبانی، بافت غیرزبانی و معنای بافت به طور کلی–اعم از زبانی و غیر زبانی- به کار رفته است. کما اینکه اصطلاحات متعدد دیگری برای هر یک از مقوله ها وضع شده است. همین مساله فهم معنای مقصود را پیچیده تر کرده است.

تبلیغات