این مقاله که بخشی از یک طرح پژوهشی را منعکس می کند، حاوی کوششی نظری در جهت ارائه نظریه ای درون دینی در باب پدیده عرفی شدن است. این مقاله براساس یافته های مرحله پیشین طرح که در آن از روش استقرا در متون دینی به منظور استخراج عوامل مؤثر بر عرفی شدن استفاده شده است، از روش تأمل نظری در جهت کشف روابط منطقی و عینی میان عوامل استخراج شده بهره گرفته است. حاصل این تلاش، ارائه نظریه ای اشباع شده در باب عرفی شدن است که درصدد بوده همه عوامل و سازه های تبیین کننده را در خود جای دهد و روابط منطقی میان آنها را بیان کند. در کنار اهتمام به تعیین عوامل اصلی و فرعی عرفی شدن، تأملی نیز پیرامون عوامل مسلّط این پدیده صورت گرفته و به طور کلّی پنج الگوی محتمل و در خصوص ایران، الگویی ترکیبی مبتنی بر دو عامل گسترش رفاه طلبی و لذّت گرایی جنسی شناسایی شده اند.