آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

تقطیع تاریخ معماری ایران به پیش و پس از اسلام، امری اعتباری است که اگرچه روزگاری زاینده و کارآمد بود، اکنون به قالبی تکراری بدل شده است. ازجمله پیامدهای این تقطیعِ قالبی غفلت از معماری، خود برهه گذار از دوره ساسانیان به دوران اسلامی است. پی بردن به گسستگی ها و پیوستگی های حقیقی در فرهنگ ایرانی در این سوی و آن سوی این مرز، نیازمند تحقیق و تدقیق بیشتر است؛ تحقیقی که ناگزیر باید از مفروض نگرفتن وجود این مرز آغاز شود. انسان ها پیش و پس از معماری و در هنگام معماری کردن به آن می اندیشند و درباره آن سخن می گویند. سخن گفتن ایشان درباره معماری گواهِ فهم آنان از معماری است. مفهوم معماری امری ثابت و بی زمان نیست و در طی تاریخ دگرگون می شود. از راه های شناخت معماری ایران در برهه گذار، تحقیق درباره مفهوم معماری در این دوره است؛ آن چنان که در سخن ایرانیان آشکار شده است. در این تحقیق، ضمن معرفی تاریخ مفهومی و پیشنهاد وارد کردن آن به مطالعات معماری ایران، به تاریخ مفهومی معماری ایران در برهه گذار می پردازیم. کار تاریخ مفهومی معماری برهه گذار را از واژه ها و الفاظ آغاز می کنیم؛ اما در آن بازنمی مانیم، بلکه به واژه ها و معانی و حوزه های معنایی به منزله مدخلی برای شناخت تغییر و تحول فرهنگیِ معماری می نگریم. منابع اولیه این تحقیق منابع پهلوی و فارسی و عربی، از اواخر دوره ساسانیان تا اوایل دوران اسلامی است. رویکرد آن تاریخ مفهومی و چهارچوب نظری آن نظریه حوزه های معنایی است. در این تحقیق، روشن می شود که مردم ایران زمین در برهه گذار از حوزه معنایی معماری، با مقوله معنایی آبادانی یاد می کنند و تلقی آنان از معنای آبادانی اعم از تلقی امروزی ما از معماری است. همچنین آشکار می شود که با ورود اسلام به ایران، در این حوزه معنایی، تغییری اساسی رخ نداده است.

تبلیغات