موضوع این پژوهش بررسی کنش های گفتاری در بخش تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عده الابرار است. شیوه پژوهش بر پایه نظریه جان راجرز سرل و طبقه بندی پنجگانه او از کنش های گفتاری و نمونه برداری سیستماتیک از پاره گفتارها قرار دارد. تحلیل داده ها نشان می دهد که بیشترین بسامد را کنش های اظهاری با حدود 55% از کل کنش ها دارد و قصد آن بیان باورهای صوفیانه میبدی است که اغلب از زبان خداوند و مشایخ طریقت بیان می شود. پس از آن کنش های عاطفی با 26% قرار دارد که که از زبان خداوند نقل می شود و قصد آن فراخوانی عواطف مخاطب و اقناع است. پس از آن کنش های ترغیبی با 15% فراوانی قرار می گیرند. بسامد کمتر کنش ترغیبی نشان می دهد که قصد ترغیب مخاطب و تبلیغ صریح چندان مورد توجه صوفیان بزرگ نیست و کمتر کاربرد دارد. در مرتبه چهارم، کنش های تعهدی با 2% هستند که قصد دارند، مهر و بخشش الهی را از زبان خداوند تعهد کنند. سرانجام کنش های اعلامی هستند با کمتر از 1% از اصول دین، از زبان خداوند و قرآن سخن می گویند. تحلیل کنش های گفتاری، موضع پنهان میبدی را نسبت به جریان های فکری دورانش بازمی تاباند و حضور او را در گیرودار جدال میان اهل شریعت و اهل طریقت و همچنین جدال میان فرقه های صوفیه اهل عشق و اهل زهد در هرات قرن ششم نشان می دهد نیز، نگرش انتقادی او را به جریان های فکری روزگارش آشکار می سازد و بالأخره راهبرد گزیده میبدی را در جمع آوری، حفظ و سامان دادن به یک نظام فکری منسجم از اندیشه های مشایخ پیشرو صوفیه می نمایاند.