تحقیقاتِ انجام شده بر روی ساعت، عموماً پیرامون چگونگی و مراحل رشدِ دانشِ زمان در افراد گوناگون بوده است، و به طور ضمنی چنین فرض شده که تنها یک شیوه خوانشِ ساعت وجود دارد. این نوشته، تفاوتی بسیار مهم را، که در زبان اشاره یک فرد ناشنوا مشاهده شده است، مورد مطالعه قرار می دهد. این فرد ناشنوا، ساعت را برپایه دو نقطه ارجاعیِ نیمه شب و نیم روز می خواند. برای نمونه، زمانی که ساعت ""9 صبح"" است، وی با اشاره نشان می دهد که ""3ساعت به نیم روز"" باقی مانده است. و یا زمانی که ساعت ""2صبح""، و یا به عبارتی ""2شب"" است، او با اشاره نشان می دهد که ""2 ساعت بعد از نیمه شب"" است. این نوشته در صدد درکِ عللِ پیدایشِ این نوع خوانشِ ساعت است. و درنهایت با اشاره به ارتباط میان اوقات شرعیِ اقامه نماز و مفاهیم نیم روز و نیمه شب به تبیین این شیوه می پردازد.