اندیشه های سید جمال الدین اسدآبادی در پیوند با عمل سیاسی در شرایط حساس تاریخیِ عهد ناصری در عرصة تحولات سیاسی ایران مؤثر بود. آراء و عقاید سیاسی او، به ویژه در مبارزه با استبداد و استعمار، انتزاعی نبوده و از عملکرد سیاسی وی تأثیر پذیرفته است. به همین دلیل، می توان او را «اندیشمندی عمل گرا» نامید. نادیده گرفتن این موضوع موجب گردیده که برخی پژوهندگان اندیشه و عمل او را در تناقض با یکدیگر تلقی کنند و حشر و نشر او با درباریان و اشخاص صاحب نفوذ را دلیلی بر انحراف اندیشه هایش بدانند. با توجه به فرایند سیر مبارزاتی و پیوستگیِ اندیشه و عمل او در ایران، می توان گفت اندیشه های سید جمال دو مرحلة مشخص را پیموده است: نخست، مرحلة پند و اندرز سیاسی به درباریان و بزرگان ایران؛ سپس مرحلة فشار از بیرون حاکمیت و اندیشه و عمل انقلابی.
نگارندگان در این پژوهش به بررسی دو دیدگاهِ متفاوت سیاسی و شیوة مبارزات سید جمال پرداخته اند.