آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

کودکانه نگری، بُعدی از دنیای فکری و شعریِ سهراب سپهری است که اَشکال آن در شعر وی خود نمایی می کند. او از سرمایه های کودکی به عنوان دست مایه های شعری بهره گرفته است. سپهری لحنی صمیمی و صادقانه و در عین حال ساده که می توان آن را تلفیقی از زبان کودکانه و شاعرانه و نمادین تلقی کرد، برای تبیینِ کشف و دریافت های عرفانی خود به کار می گیرد. تخیل دورپرواز وی همچون خیال پردازی های بی مرز کودکانه درصددِ ایجاد مناسبات و روابط تازه بین اشیا و پدیده ها برمی آید و از این رهگذر، توفیق می یابد تصاویر بدیع، غریب و بی سابقه ای بیافریند که تنوع و تازگی آنها، بازتاب های ناهمگون و متنوعِ تخیل کودکانه را به یاد می آورد. سپهری چون کودکان با نگاهی فارغ از عادات، پیش داوری و زمینه های ذهنی، به امور و پدیده ها می نگرد؛ بدین واسطه، می تواند جریانی از تازگی، شگفتی و احساس لذتی را مشابه آنچه برای کودکان قابل تجربه است، در شعر خود بازتاب دهد.مقاله حاضر بر قرابت های نگرش عرفانی سپهری و نگاهِ کودکانه تأمل می کند و در صدد برآمده اَشکال آن را در اندیشه، عاطفه، تخیل و زبانِ سپهری کشف و تبیین نماید.

تبلیغات