گسترش کاربری تکنولوژیهای نوین ارتباطی آثار مثبت و منفی متفاوت و گاه متناقضی برای گروه های مختلف جمعیتی و اجتماعی به دنبال دارد. بنابراین، بهره گیری از دانش و تخصص کارشناسان ارتباطات در حوزه ی سیاست گذاری فرهنگی-ارتباطی منجر به کسب شناختی دقیق تر از جامعه شده و افزایش اثرات مثبت و کاهش پیامد های منفی را به دنبال دارد. به میزانی که متخصصان سیاست گذاری ارتباطی، ابزارهای کارا-تری برای کندوکاو و تعیین سیاست ها در اختیار داشته باشند و دیدگاه هایشان مورد توجه و مبنای برنامه ها قرار گیرد، می توان انتظار داشت جامعه با آسیب های کمتر، بتواند بهره مندی بیشتری از این فناوری ها داشته باشد.
در این مقاله، کوشیده ایم ضمن ترسیم تصویری اجمالی از وضعیت اقتباس تلفن همراه توسط نوجوان ایرانی و الگوی کاربری آن، و با مرور تجربه ی کشورهای مختلف، راهبردهای کلی در سیاست گذاری مصرف رسانه ای این گروه را از نظر بگذرانیم. نگاهی به تلاش های سایر جوامع در این زمینه نشان می دهد که می توان با درگیر کردن بازیگران اجتماعی مختلف (مدرسه، مربیان و خانواده) و با اتّخاذ سیاست های ارتباطی کلان (واردات، تولید و عرضه ی گوشی های مخصوص نوجوانان، آگاهی بخشی به والدین و نوجوانان1 و افزایش سطح سواد رسانه ای)، به سازماندهی قاعده مند الگوی کاربری نوجوانان از تلفن همراه دست یافت.