جهان در قرن بیس تویکم شاهد تحولات سریع و بی سابقه در حوزه ی ژئوپلیتیک
زیست محیطی است. اثرگذاری سیاست های ملّی و تصمیمات کشورها، بر تغییر اشکال و ابعاد
عملکرد فیزیکی زمین، به درجه ای رسیده است که مسائل زیست محیطی در قلمروهای
منطقه ای، فرامنطقه ای و کروی، ماهیتی ژئوپلیتیکی پیدا کرده است. این تأثیرات با گذشت
زمان، شتابی سرسام آور به خود گرفته و به همین دلیل توجه صاحب نظران و تحلیلگران مختلف
را در سراسر جهان به خود معطوف کرده است. دلیل این امر تمایل جوامع انسانی به بهره کشی
از محیط زیست، به مثابه یک منبع پایان ناپذیر است که سبب بروز فاجعه شده و ضمن نابودی
برخی از فضاهای زیستی، به ایجاد چالش ها و تهدید های امنیت ی در حوزه های منطقه ای و
فرامنطقه ای منجر شده است. این نگرانی ها به دنبال خود سبب تشکیل کنفرانس ها و
نشست هایی در سطح جهانی و منطقه ای و در پی آن، پذیرش اجرای تفاهم نامه هایی در این
زمینه شده است. اجرای تعهدهای بین المللی زیست محیطی نیز ، نیازمند همکاری نهادهای
بین المللی، کشورها، سازمان های داخلی، منطقه ای و جهانی است. در این راستا، بسیاری از
اندیشمندانی که نگران مسائل ژئوپلیتیک زیس تمحیطی هستند، معتقدند که تخریب ا زن،
تغییرات آب وهوایی و فرسایش محیطی، به آشفتگی مسائل سیاسی در سطح جهان منجر
می شود؛ زیرا ریشه ی اغلب آنها فرامرزی بوده و بنابراین کنترل آنها نیز خارج از اراده ی
سیاسی یک کشور است. بنابراین، بهتر است کشورها در ترسیم سیاست زیست محیطی خود،
برای حل وفصل مناقشه های ژئوپلیتیکی پیش رو، چه در سطح ملّی و منطقه ای و چه در سطح
جهانی، به توافق های بین المللی توجه ویژه ای داشته باشند. این پژوهش به روش توصیفی
تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، ضمن بررسی مسائلی که موجب شکل گیری نگرانی ها
در حوزه ی ژئوپلیتیک زیست محیطی در سطوح منطقه ای و جهانی (فراملّی) شده است، به تبیین
مسائل امنیتی، بحران ها و تهدیدها در این زمینه خواهد پرداخت.