هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله در دهستان زاغة شهرستان خرم آباد است؛ بنابراین، مدیریت و برنامه ریزی برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات و آثار زیان بار آن ها، در زمرة اهداف این تحقیق مطرح است.
روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است.
یافته ها: براساس آزمون t نمونه ای، تفاوت معناداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد و این تفاوت از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین، آزمون فریدمن نشان می دهد که بیشترین میانگین رتبه ای به ظرفیت های کالبدی- محیطی و کمترین آن، به ظرفیت های نهادی، اجتماعی و اقتصادی اختصاص یافته است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان دهندة این است که بین عوامل چهارگانة اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی، رابطة کاملاً معنی دار وجود دارد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، ازیک سو، توجهی به قرارگرفتن روستاها در مسیر گسل ها نشده است و در این منطقه، ساخت وساز بسیار روبه گسترش است و درصورت بروز زلزله، با اثرات جانی و مالی زیادی مواجه خواهند شد و ازسوی دیگر، مردم منطقة موردمطالعه از روش های مقابله با این بحران چندان اطلاعی ندارند.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیر گسل ها قرار دارند، بیشتر درمعرض آسیب پذیری و خسارات های جانی و مالی هستند؛ بنابراین، قبل از بحران باید به آن توجه ویژه ای کرد.
اصالت و ارزش: اهمیت پژوهش حاضر در این است که مدیریت می تواند علاوه بر آگاه کردن مردم با اثرهای ناشی از وقوع زلزله و اجرایی کردن دستورالعمل بحران، برای پیشگیری از وقوع زلزله و به حداقل رساندن خسارات مالی و جانی در محدودة موردمطالعه وارد عمل شود.