آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

بسیاری از فیلسوفان دین برجسته مسیحی، تجربه دینی را همان تجربه خدا تفسیر می کنند و تجربه خدا در نظر کسانی مانند سویین برن و آلستون دو تن از فیلسوفان دین برجسته معاصر نوعی معرفت تجربی به خداوند است. این مقاله با بیان دیدگاه حکمت متعالیه صدرایی درباره حدود و انواع معرفت انسان به خدا، راه را برای دستیابی به موضع ایشان درباره معرفت تجربی به خداوند هموار کرده، اصول مورد نظر ایشان در این خصوص را تبیین می کند؛ از جمله این اصول آن است که: کُنه ذات خداوند به هیچ وجه برای هیچ کس جز خود او مکشوف نیست و بنابراین معرفت تجربی به خداوند هرگز به کُنه ذات حق تعلق نمی گیرد؛ تعلق معرفت حضوری و بی واسطه به اسما و تجلیات خداوند امری ممکن، محقق و بلکه فراگیر است؛ آنچه اختصاصی است، علم به چنین علمی است، نه اصل آن؛ مراتب این علم، متناسب با درجات قرب به خداوند است؛ اگر معرفت تجربی به خداوند مصداق علم حضوری باشد، دارای بالاترین درجه اعتبار معرفتی خواهد بود.

تبلیغات