با آنکه بیش از یک صد وشصت سال از زمان نخستین برگردان انگلیسی رباعیات خیام به قلم توانای ادوارد فیتزجرالد می گذرد، این متن ادبی زیبا نه تنها همچنان طراوت و حلاوت پیشین خود را حفظ کرده و مورد نقد و بررسی منتقدان و صاحب نظران مطالعات ترجمه قرار گرفته، که تقریبا همه مدعیان بعدی ترجمه انگلیسی رباعیات را هم از عرصه ادبیات به حاشیه رانده است. شاهد این مدعا سخن محقق برجسته ی ایرانی، سعید نفیسی، است که فقط تا سال 1925، ترجمه فیتزجرالد 139 بار به چاپ رسیده است. با همه محاسنی که اثر یاد شده داشته و همواره مورد تمجید و ستایش ادیبان و محققان ترجمه قرار گرفته است، اگر از منظر «وفاداری به اصل» و عناصری که در ادبیات امروز مطالعات ترجمه، در قلمرو «ایدئولو ژی» و «گفتمان»، به کار نقد ترجمه می آیند، به ترجمه وی نگریسته شود، پرسشهای بسیاری را برخواهد انگیخت. بدین معنی که، همچون هر ترجمه دیگری، برگردان فیتزجرالد نیز نتوانسته از چنبره ایدئولوژی و فرهنگ مقصد مصون بماند و از این پدیده بر کنار نمانده است. در این مقاله، با استناد به نوشته ها و اظهار نظرهای خود فیتزجرالد در باره ترجمه اش، نقل بعضی از نقدهایی که از سوی برخی صاحب نظران در باره ترجمه وی انجام گرفته، و نیز تحلیل دو رباعی نمونه از ترجمه وی از دیدگاه تغییر «سپهر گفتمان» (universe/domain of discourse)، متن انگلیسی رباعیات خیام از این منظر بررسی و تحلیل شده است.