آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

عدالت از دیدگاه صدر، ارزشی ذاتی و نهایی دارد که برای تحقق سایر ارزش ها در جامعه به آن نیاز است؛ از مطالبات فطری انسان است و تابع قرارداد افراد جامعه نیست و به شرایط تاریخی اجتماعی ویژه ای تعلق ندارد. در نظریة صدر اصولاً مفهوم تساوی از ماهیت شناسی عدالت، نفی شده، «کار» معیاری برای برخورداری های متفاوتِ عادلانه است. محور اصلی مسئله عدالت اجتماعی به سطح روابط انسان با انسان در توزیع منابع و منافع و به تضاد میان قوی و ضعیف ارجاع دارد؛ نزاعی که در سطحی عمیق تر به تناقضی عمده، یعنی جدل درونی میان جنبه های الهی و مادی انسان بازمی گردد و تا ابعاد الهی انسان در این جدال پیروز نشود، تضادهای اجتماعی جریان خواهد داشت. به نظر صدر شکل اسلامی عدالت اجتماعی دارای دو اصل عمومی «تکافل عمومی» و «توازن اجتماعی» است، هر یک راهکارهایی نیز دارد. از دیدگاه او، دین از دو راه، میان معیارهای فطری فردگرا (غریزه حب ذات) و جمع گرا، هماهنگی ایجاد کرده، رفاه اجتماعی و عدالت را تأمین می کند: 1. اعطای تفسیری دقیق و واقعی از حیات و اشاعه آن (عوامل شناختی)؛ 2. تربیت اخلاقی انسان، پرورش عواطف و احساس های اخلاقی (عوامل انگیزشی).

تبلیغات