در آثار پژوهشگران معاصر ، عرف یکی از منابع و روشهای فقهی ابوحنیفه بشمار می آید . تعریفی که آنها از این اصطلاح ارائه کرده اند با اندیشه ابوحنیفه تطابق چندانی ندارد . دغدغه اصلی در این پژوهش چگونگی تجلی و ظهور عرف در اندیشه ابوحنیفه است . شاخصه اصلی شرایط اجتماعی زمان ابوحنیفه ، کنشهای متقابل اجتماعی است بهمین جهت تأثیر آن بر مرجعیت عرف در اندیشه ابوحنیفه اهمیت ویژه ای دارد که با رویکرد تحلیلی بررسی شده است . اصطلاح عرف در اندیشه ابوحنیفه معنایی متفاوت با معنای متداول امروزی دارد . منابع و روشهای فقهی ابوحنیفه با زنجیره عقل باهم مرتبط می شوند که کمک می کنند تا عرف صحیح بعنوان الگوی عمل و فعل افراد جامعه ، بصورت پویا جایگزین عرف فاسد شود.