پزشکی از دیر باز یکی از موضوعات مورد علاقه ملل گوناگون جهان بوده است ، نیاکان ما عقیده داشتند که جهان مادی ، تن و شادمانی ، آفریده های خدا هستند و وظیفه دینی انسان است که از آنها نگهداری کند و آنها را گسترش دهد و از آنها بهره گیرد و این خود سبب بود، که آنان در پی از بین بردن هرگونه رنج های بشری از جمله رنج های جسمانی برآیند و پزشک و پزشکی را ارج نهند. کهن ترین و مهمترین آگاهی ها درباره چگونگی پزشکی و درمان بخشی در ایران باستان رادر لابه لای متون اوستایی می توان به دست آورد. در جای جای متون دینی ایرانیان پیش از اسلام، دربارة بهداشت ، چگونگی برخورد با نجاسات و بیماری ها سخن به میان آمده و این سفارشات بهداشتی در قالب داستان های اساطیری، دینی و تاریخی به خواننده القاء شده است . البته به غیر از اوستا آنچه از نوشته های فارسی میانه زردشتی در پی گذر زمان برجای مانده است، میراثی است جاودان و گران سنگ که فرهنگ، اندیشه ها، پنداشته ها و باورهای کهن ایرانیان را به روشنی باز می نماید. این مقاله در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کهن موجود پیرامون پزشکی به بررسی پزشکی و روشهای بهداشتی – درمانی در متون کهن ایرانی و جایگاه این علم در آموزه های زردشتی بپردازد.