نقد و بررسی نظریه های مرتبط با تکنولوژی های رسانه ای، که در ادبیات فرا ارتباطی حاکم اند، می تواند درک درستی از ماهیت رسانه های مدرن را در اختیار محققان رسانه قرار دهد. از آن جمله رویکرد ابزارگرایی است، که به رغم منسوخ شدن در مطالعات معرفت شناختی رسانه، کماکان در نظریات ارتباطی نمود دارد. جبرگرایی اعم از خودمختاری تکنولوژیک، الزام تکنولوژیک، و تکامل گرایی تکنیکی، و تکنولوژی های رسانه ای را علت تمام تغییرات اجتماعی دانستنْ فقط در حد یک ادعا باقی مانده است؛ هرچند جبرگرایانی نیز وجود دارند که برای تکنولوژی های رسانه ای تا این اندازه اهمیت و تأثیر قائل نیستند و سهمی هم برای فضاهای رسانه ای در نظر می گیرند. ساخت گرایی اجتماعی، به مثابه آخرین نظریه پساجبرگرایی در صدد است که ابهامات و بعضاً گزافه گویی های مطرح شده از جانب هریک از حامیان ابزارگرایی و جبرگرایی طی قرن اخیر را رفع کند، و علاوه بر تصدیق تأثیرپذیری جامعه از تکنولوژی، تکنولوژی های رسانه ای را نیز برآمده از بستری تاریخی ـ اجتماعی بداند. در این مقاله دو پارادایم اصلی حاکم بر مطالعات ارتباطی نقدو بر ساخت گرایی اجتماعی در نقش نظریه جایگزین تأکید می شود.