آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

ارسطو در جایگاه ها به منظور تحلیل استدلال جدلی، آن را به گزاره ها فرومی کاهد و می گوید که هر گزاره جدلی از موضوعی تشکیل شده که «نوع» است، و از محمولی که یا «تعریف» است، یا «جنس»، (یا «فصل»، ) یا «خاصّه»، یا «عرض»؛ و موادّ این حمل پذیرها را مقولات ده گانه به دست می دهند. فرفوریوس در ایساگوگه «نوع» را جایگزین «تعریف» می کند و «فصل» را هم آشکارا به میان می آورد و این پنج کلّی را چونان پیش زمینه هایی ضروری و/یا سودمند برای آموزه های مقولات، تعریف، تقسیم، و اثبات پیش می نهد. فارابی حمل پذیرهای ارسطو و کلّی های پنج گانه فرفوریوس را درمی آمیزد و به فهرست تازه ای دست می یابد. وی بر آن است که کلّی های پنج گانه اجزای نهایی همه تعریف ها و استدلال ها در همه دانش ها هستند. ابن سینا در مدخل های منطقی خویش، بی هیچ بیش و کم، همان کلّی های پنج گانه فرفوریوس را به میان می آورد. وی در منطق الشفاء، مهم ترین نمودار منطق نگاری نُه بخشی، کارکرد کلّی های پنج گانه را همانی می داند که فرفوریوس می گوید. امّا در نخستین و برجسته ترین نماینده منطق نگاری دوبخشی، یعنی منطق الإشارات، کلّی های پنج گانه را تنها به مثابت مدخل منطق تعریف به کار می گیرد.

تبلیغات