مقاله حاضر به این مسئله می پردازد که آیا فنّاوری رسانه و تبلیغات قدرتی فراتر از اراده آدمیان یا منطق و اراده ای از خود دارد؟ آیا فنّاوری در خدمت مقاصد و اهداف آدمیان است یا خود رسانه و تبلیغات است که مقاصد و اهداف آدمیان را تعیین می کند؟ به عبارت خلاصه تر و فنی تر، آیا فنّاوری رسانه و تبلیغات خودمختار است؟ برای پاسخ به این پرسش، محتوا و استدلال های دیدگاه های هایدگر (M. Heidegger) و بورگمان (A. Borgmann) و ایلول (J. Ellul)، که به طور عام در زمینه فلسفه فنّاوری عرضه شده است، به طور خاص در زمینه فنّاوری و صنعت تبلیغات بررسی و روشن خواهد شد و درنهایت با ارزیابی انتقادیِ دیدگاه طرف دارانِ خودمختاریِ فنّاوری پایان می یابد.