رسانه ها با انتقال ارزش ها، هنجارها، و الگوها به مخاطبان باعث هم نوایی و هم سویی و تجانس فکری و عملی افراد جامعه می شوند. به عبارت دیگر، از آن جا که امروزه افراد اجتماع به طور گسترده ای با رسانه ها در ارتباط اند، از طریق آن ها می اندیشند، دنیا را از رهگذر آن ها می شناسند، و رفتارهای خود را براساس الگوهای برگرفته از آن ها سامان می دهند. در این زمینه، تلویزیون، ورای نقش رسانه ای اش، جایگاه خاص و نقش عمده ای در جامعه ایران دارد و همین مبنای تمرکز بر آن پیش زمینة عملیاتی کردن موضوع مقاله شده است؛ زیرا امروزه تلویزیون در هر خانه ای حضور پرقدرت دارد و این به سبب جذابیت آن است.
یکی از موضوعات مرتبط با ماهیت عملکردی تلویزیون حوزه نقد است. نقد را به صورت های متفاوت می توان در تلویزیون نمایاند که برگزاری جلسات مناظره یکی از آن هاست. در این میان، برای دست یابی به هر هدفی، شناخت ماهیت آن موضوع اهمیت زیادی دارد. در مورد مناظره در تلویزیون نیز فهم نقد در ابتدا و شناخت توانایی و ظرفیت تلویزیون در حوزه روش های آن، از جمله مناظره، بسیار مهم است. در این مقاله، براساس مدل های نظری انباشتی و شناختی بر پایة چهارچوب کاشت، نقش تلویزیون با توجه به تبیین مفهوم نقد و مباحث مربوط به آن و شیوة مناظره در حکم ابزاری آگاهی بخش بررسی شده است.
یافته ها براساس بررسی کارشناسی و اسنادی با رویکرد استنباطی و تحلیلی در ابتدا حکایت از لزوم شناخت نقد دارد، بدین مفهوم که نقدی نقد محسوب می شود که به مبانی و یا نتایج یک موضوع مربوط شود وگرنه نقد به حساب نمی آید. از طرف دیگر و در مرحله بعد، مناظره در حکم یک مجرا و یک منشأ عملیاتی شدن نقد باید معطوف به موضوعی مشخص و جزئی باشد و در آن ویژگی ها و مؤلفه های نظریة نقد با توجه به تلویزیون در حکم ابزاری آگاهی بخش و اطلاع رسان در گستره عمومی و هماهنگ با مصالح و منافع عمومی لحاظ شود.