آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

در قاموس فلسفه علم، فرایند توسعه دانش بر سه رویکرد استقرایى، ابطال گرایانه و پارادایماتیک بنا شده است. گرچه هستى شناسى، معرفت شناسى و روش شناسىِ هرکدام از این رویکردها با هم متفاوت اند، ولى نسبى گرایى و قائل بودن به عدم دستیابى به معرفت کامل و ثابت نسبت به حقیقتْ رگه مشترک هر سه است. نگارندگان نوشتار حاضر قصد دارند تا ضمن معرفى اجمالى رویکردهاى سه گانه بالا و تبیین هستى شناسى، معرفت شناسى و روش شناسى آنها، معرفى مستوفایى از رویکرد اسلامى نسبت به توسعه علم ارائه دهند. رویکرد مختار در این مقاله اجتهاد متوسط مى باشد که علل چهارگانه فاعلى، مادّى، صورى و غایى را مطمح نظر قرار مى دهد و خروجى آن مفید علم و اطمینان عقلایى و بالتبع حجّت شرعى است. در این رویکرد، دستیابى به حقیقت در پرتو رجوع به عقلِ مبرهن و نقل داراى حجّیت میسور است، حقیقتْ نسبى تلقّى نمى شود، و مبانى و اصول در بستر زمان و مکان متغیّر نمى باشند. همچنین، مبناى این رویکردْ جهان بینى الهى است و تعامل علم و فلسفه در آن ابزارى در جهت رفع عیبناکى علوم روز شمرده مى شود.

تبلیغات