مقاله حاضر در پی بررسی رابطه متغیرهای هوش عاطفی و کیفیت زندگی کاری با بهره وری کارکنان است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت های بیمه شهر تهران هستند و نمونه ای به حجم 300 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده است.
ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است، لذا جهت سنجش هوش عاطفی از آزمون شاته و همکارانش و جهت سنجش کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان از پرسش نامه های محقق ساخته 29 و 22 سؤالی استفاده شد و جهت سنجش پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی کل پرسش نامه بهره وری برابر با 81%، ضریب پایایی کل پرسش نامه کیفیت زندگی کاری برابر با 86% و ضریب پایایی آزمون هوش عاطفی برابر با 80/0 بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. براساس پژوهش در سطح معناداری 01/0، متغیرهای هوش عاطفی و کیفیت زندگی کاری و ابعاد آنها رابطه معناداری با بهره وری کارکنان دارند و همچنین در سطح معناداری 01/0، متغیرهای کیفیت زندگی کاری و همدلی به ترتیب بیشترین و کمترین اثر رگرسیونی بر متغیر بهره وری دارند.