آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

موضوع مورد بحث در این مقاله این است که آنچه امروز ما به عنوان واژک 1 زمان گذشته در مصدر یا فعل فارسی می شناسیم در اصل شناسه سوم شخص مفرد 2 است و انواع آن نیز بیش از 4 نوع شناخته شده: -·d,-d,-t و -id است. 3 از طرفی صدایس را قبل ازت، در بعضی از مصادر مانندآراستن، توانستن، جستن، دانستن، بایستن، زیستن، شایستن، مانستن، رستن، شستن، گریستن، و نگریستن، باید جزئی از شناسه سوم شخص مفرد(یا جزئی از همان واژک زمان گذشته)دانست و نه بخشی از ریشه فعل. لازم است تأکید شود کهس، در بعضی از مصادر، بخشی از ریشه فعل است که در ستاک حال به صدای دیگری تبدیل می گردد، مانند شکستن(شکن)، کاستن(کاه)، (1). morpheme جستن(جه)، رستن(ره)، بستن(بند)، گسستن(گسل)، نشستن(نشین). به طور کلی، باید گفت که گروه آواییستدر مصادر فارسی باستان وجود نداشته 1 و در فارسی میانه، در ساخت مصدر وارد شده است.از طرفی راجع به پیدایش آن دربعضی از مصادر یاستاکهای گذشته(بن ماضی)تاکنون نظر قطعی ارائه نشده است. 2

تبلیغات