آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

"هدف: با توجه به اینکه کودکان مبتلا به سندرم داون دارای تأخیر شدید رشد زبانی بوده و به نظر نمی‌رسد که زبان درمانی با تکیه بر مسیر شنوایی ـ واجی تأثیر مطلوبی در رشد مهارت‌های زبانی این کودکان ایجاد کند، لذا پژوهش حاضر به مقایسه تأثیر آموزش خواندن و آموزش سنتی بر زبان درکی و بیانی کودکان مبتلا به سندرم داون 4 تا 10 ساله با بهره هوشی 40 تا 60 می‌پردازد. روش بررسی: در این پژوهش شبه تجربی و مداخله‌ای با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس و ساده و بر اساس معیارهای لحاظ‌شده، از کلینیک‌های توانبخشی نوید عصر تهران، رضوان شهریار، احسان کرج و انجمن سندرم داون کرج 20 کودک مبتلا به سندرم داون از میان 96 کودک سندرم داون انتخاب و به صورت تصادفی تعادلی به دو گروه 10 نفره تخصیص یافتند. گروه اول تحت آموزش خواندن از نوع کل خوانی و گروه دوم تحت آموزش سنتی به مدت شش ماه، سه جلسه در هفته و هر جلسه پانزده دقیقه قرار گرفتند. شرایط زبانی هر دو گروه به صورت پیش‌آزمون و پس‌آزمون در زمینه بهره‌های زبانی درکی با استفاده از آزمون رشد زبان فارسی سنجیده شد. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون‌های آماری کولموگروف - اسمیرنوف، تی ـ مستقل و تی ـ زوجی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: هر دو گروه پیش از آموزش در تمام بهره‌های زبانی اعم از زبان درکی (452/0=P)، بیانی (1/0=P) و گفتاری (428/0=P) شرایط یکسانی داشتند، اما پس از آموزش شرایط زبانی گروه خواندن در هر سه متغیر فوق، یعنی زبان درکی (043/0=P)، بیانی (001/0P<) و گفتاری (001/0P<) نسبت به گروه دیگر به میزان معنی‌داری رشد و پیشرفت بیشتری نشان داد. نتیجه‌گیری: آموزش خواندن به روش کل خوانی نسبت به آموزش سنتی تأثیر بهتر و بیشتری بر بهره زبان درکی، بیانی و گفتاری کودکان مبتلا به نشانگان داون می‌گذارد. به عبارتی بررسی فنوتیپ رفتاری و شناختی کودکان داون نشان می‌دهد که مسیر بینایی بیشتر از مسیر شنیداری، یادگیری زبان گفتاری را تسهیل می‌کند و می‌توان با رویکرد آموزش استعدادها بهترین نتایج را بدست آورد."

تبلیغات